
دانش چیست؟
ارتباط عمیق و محکمی بین دانش و دانا وجود دارد. برای ایجاد ارتباط بین دانش و آگاه، عملگرایانه است که بدانیم دانش لزوماً به معنای نتیجه تفکر انتقادی نیست، بلکه مستلزم جستجوی پاسخ برای سؤالات است.
پاسخ ها اغلب به شواهد نیاز دارند، با این حال گاهی اوقات ما بدون تلاش زیاد برای بررسی دقیق و تجزیه و تحلیل اطلاعات، قضاوت می کنیم.
ما اغلب اطلاعات را به عنوان دانش در ارزش اسمی آن باور داریم. به یاد داشته باشید که اکثر دانش ها قابل اعتراض نیستند زیرا قطعی هستند.
دانش اساساً به این معنی است که چقدر چیزهای اطراف خود را می دانیم.
ذهن ما
ممکن است برخی بگویند که ما از این که ما کی هستیم، چه میکنیم، از کجا آمدهایم و وجودمان همراه با اشیاء، افکار، افراد و چیزهای مختلف دیگر آگاه است.
بسیاری از ما در گفتگوهای روزانه خود، چیزهای اساسی را در نظر می گیریم و انتظار داریم دیگران بدانند.
این اغلب نتیجه ای است به دلیل اهمیت بسیار زیاد به عقل سلیم. ما، به عنوان یک ارزش اسمی، انتظار داریم تجربیات دیگران با تجربیات ما یکسان باشد، اما هیچ دو نفر یا دو موقعیت نمی توانند شباهت دقیقی داشته باشند.
در واقع، اکثر ما قربانیان سوگیری هستیم، زیرا با نظرات دیگران احاطه شدهایم و فضای کمی برای دیدگاه اصلی خود داریم.
دانش، باور واقعی موجه است. برای اینکه مدل JTB قابل اجرا باشد، دانش باید:
موجه: ادعای دانش با شواهد کافی موجه است. توجیه مستلزم انسجام با داده های قبلی و وضوح با توجه به زبان و منطق است. هیچ تناقضی یا ضد شواهد قوی نمی تواند وجود داشته باشد.
درست: ادعای دانش درست است تا نادرست. با دنیای واقعی مطابقت دارد. این یک واقعیت است. این “آنچه هست”.
باور: ادعای دانش یک امر اعتقادی است. ما باید صاحب دانش خود باشیم.
هنگامی که ما سؤال می کنیم دانش چیست؟، بدون شک به این سؤال برخورد می کنیم که “حقیقت چیست؟” “باور چیست؟” اطلاعات چیست؟
اگرچه ممکن است پاسخ رضایتبخشی وجود نداشته باشد، نظریههای مختلف سعی در ارائه پاسخ دارند. این یک عنصر ضروری برای ایجاد ارتباط بین دانش و دانش است.
دانش و دانشمند
برای درک دانش و دانشمند باید نقش خود را در کسب دانش در یک اکوسیستم اجتماعی روشن کنیم.
تجارب گذشته و سیستم اعتقادی ما باعث میشود در مورد دنیای واقعی سوال بپرسیم. ما به عنوان افراد و موجودات اجتماعی، دانش خود را از طریق تحقیقات فردی و تعاملات اجتماعی شکل می دهیم.
همانطور که ما قطعات اطلاعات را از جهان جمع آوری می کنیم، هدف ما بررسی این اطلاعات است.
تعاملات اجتماعی باعث میشود اطلاعاتی را که به دست میآوریم زیر سوال ببریم و هر کدام را وادار میکند تا از دریچههای دید متفاوت یکدیگر به آن نگاه کنیم.
بنابراین ضروری است قبل از حرکت به دنبال پاسخ برای سؤالات زیر باشیم.
تفاوت بین اطلاعات و دانش
اطلاعات، داده هایی است، درست یا نادرست، در مورد یک شی یا یک شخص. قطعات اطلاعات ممکن است فاقد ارتباط باشند.
دانش اطلاعاتی است که از طریق آموزش یا تجربه به دست می آید و از این رو قابل تأیید است.
بنابراین دانش ترکیبی از اطلاعات، بینش و تجربه است. تکههای اطلاعات به هم متصل میشوند تا «دانش» را شکل دهند، نقشهای ذهنی از ایدههای سالم در نتیجهگیری.
دانش و دانا از طریق اطلاعاتی می گذرد که باید از طریق شواهد و قرائن تأیید و تأیید شوند و یا در برخی موارد ادله محدود بوده و به عنوان مدرک قابل تأیید نیستند.
دانش و دانا به دلیل مشکلات دانش نمی توانند ارتباط مؤثری برقرار کنند. بنابراین، اطلاعات به صورت مجزا برای ایجاد پیوند بین آنها کافی نیست.
از فراگیران و مربیان انتظار میرود که منبع اطلاعات، اعتبار آن، ارزشی که برای دانشآموز به همراه دارد را تأیید کنند.
دانش و اعتقاد
برای درک تفاوت بین معرفت و باور، حقیقت را به عنوان نشانه تمایز در نظر می گیریم. اگر در مورد چیزی دانش دارید، ادعای شما باید در سناریوی واقعی واقعی باشد.
با این حال، اگر به چیزی اعتقاد دارید ممکن است در واقعیت درست یا نادرست باشد. پس علم ادعای اثبات پذیر است، در حالی که اعتقاد نظری است که قابل اثبات نیست.
از این رو، باور می تواند نادرست باشد، اما دانش نمی تواند نادرست باشد.
در حالی که باور ذهنی است، بر اساس تجربه و اندیشه فردی; دانش می تواند ذهنی و فردگرا یا عینی و مستقل باشد.
یک تمایل طبیعی در ما وجود دارد که با ترسیم الگویی در مغزمان باور کنیم. ما الگوها را پیدا می کنیم و با پیوستن به نقاط از طریق یادگیری تداعی ارتباط برقرار می کنیم.
الگوپذیری تمایل به یافتن الگوهای معنادار در میان معنی دار و بی معنی است.
- الگوی خودفریبی: باور واقعی بودن یک الگو، در صورتی که نباشد = خطای نوع 1 (مثبت کاذب)
- باور یک الگو واقعی نیست، زمانی که = خطای نوع 2 (منفی کاذب)
آیا دانش کاذب وجود دارد؟
ضمن تبیین علم باطل، مفهوم صدق را وارد می کنیم. اگر در مورد چیزی دانش دارید، ادعای شما باید در سناریوی واقعی واقعی باشد.
ادعای معرفتی که قابل تأیید یا توجیه نباشد، حقیقت نیست و از این رو «علم نادرست» است.
بیایید نمونه ای از دانش جعلی را در نظر بگیریم. مکمل های غذایی باعث می شود عمر طولانی تری داشته باشید.
ادعای دانش مطرح شده در اینجا زمانی که در سناریوهای واقعی در برابر حقایق تأیید شود، درست نیست .
حقیقت چیست؟
نظریه مطابقت صدق بیان می کند که یک باور در صورتی صادق است که گزاره با جهان طبیعی مطابقت داشته باشد و وجود باور را در جهان طبیعی به طور دقیق توصیف کند.
بر اساس نظریه انسجام صدق، یک باور زمانی صادق است که در تار و پود باور ما در محیط اطراف قرار گیرد.
نظریه عملگرایانه صدق ادعا می کند که چیزی زمانی درست است که مفید باشد. با این وجود، بدیهی است که سودمندی صرف همیشه برای ارزیابی ارزش صدق یک گزاره کافی نیست.
تاریخ به ما نشان می دهد که دانش در طول زمان تغییر می کند. به عنوان مثال، پلوتون برای مدت طولانی یک سیاره در نظر گرفته می شد، اما اکنون چیست؟
دانش تغییر می کند و بر این اساس پذیرفته می شود. انسان باید همیشه آماده پذیرش تغییر باشد.
چشم انداز در TOK
دیدگاه و اهمیت آن در TOK بسیار مهم است. پرسپکتیو عدسی است که از طریق آن به یک ایده یا شی نگاه می کنید. دیدگاه شما ثمره تربیت و تجربه شماست.
دیدگاه شما ممکن است فردی باشد و با سایر افراد متفاوت باشد. ممکن است این اتفاق بیفتد که دیدگاه شما از نگاه کردن به چیزی با افراد دیگر همگرا شود.
دیدگاه یا نگرش شخصی شما دیدگاه شما است که بر اساس مفروضات زمینه ای، زبان، فرهنگ، موقعیت اجتماعی-اقتصادی، پیشینه تاریخی و چند مورد معنادار دیگر شکل می گیرد. خود را نسبت دیدگاه های دیگران محدود نکنید.
TOK همه چیز در مورد پرسیدن سوال است. این امر از بلعیدن ایدههای مرسوم و پذیرش نظرات مرجع منصرف میشود، بلکه هر بار به بحث و گفتگو و تأمل در دانش جمعآوری شده تشویق میکند.
اگرچه ما در تولید دانش پیشرفت های زیادی داشته ایم، اما دانش می تواند موقتی باشد. آنچه امروز به عنوان دانش پذیرفته می شود، ممکن است فردا کنار گذاشته شود.
شما می توانید به راحتی نمونه هایی از ادعاهای دانش گذشته را بیابید که دیگر پذیرفته نمی شوند.
این در بسیاری از زمینه ها صادق است. برخی از ادیان به طور کامل ناپدید شده اند و یا آنچه “هنر” تلقی می شود بارها مورد بازبینی قرار گرفته است و دیگر به عنوان یک هنر شناخته نمی شود.
دانش معتبر که ادعا می کند یک گزاره درست است، ممکن است لزوماً به طور کلی صادق نباشد. اگر یک سلبریتی فقط یک کرم انصاف را تایید کند، ممکن است در مورد مزایای جهانی آن برای همه صحبت نکند.
مهم است که منابع خود را بررسی کنید و ادعاهای مربوط به دانشی را که با آن مواجه می شوید بررسی کنید.
تعصب در TOK
اغلب می بینید که سوگیری مانع تصمیم گیری شما می شود. تعصب عبارت است از تعصب به نفع یا علیه چیزی. تمایل طبیعی مغز ما به اتخاذ میانبر و پردازش اطلاعات از طریق ساده سازی وجود دارد.
اتخاذ این میانبر به جای تحلیل انتقادی عمیق منجر به سوگیری می شود. باعث سوگیری هایی مانند سوگیری تایید، توهم کنترل، منحصر به فرد بودن کاذب و سوگیری خود محوری می شود.
جای تعجب نیست که رسانه ها در ایجاد سوگیری تأثیرگذار هستند.
تأثیر انبوه رسانهها ممکن است شما را نسبت به سوگیریهایی مانند تبلیغات، اتاقهای پژواک و گزارشهای دایرهای ساده لوح کند.
دانا کیست؟
دانا کیست؟
یک یادگیرنده تمایل دارد که او را به عنوان یک دانشمند فردی ادعا کند. با این حال، این ادعا به ویژه ممتاز نیست. ما دانشمندانی داریم که در بافتهای اجتماعی و تاریخی جای گرفتهاند.
TOK دیدگاههای چندگانه و جهانی را بررسی میکند که متعلق به گروهی از آگاهان است.
به عنوان یک فرد، ما چیزها را می دانیم و با دانش پیرامون خود درگیر می شویم. اگرچه برخی از دانشها واقعاً متعلق به خود ما هستند و ادعا میکنیم «شخصی» هستند، اما نباید فراموش کنیم که به یک یا چند جامعه از دانشمندان تعلق داریم.
ما موجوداتی در گروه هایی از مردم هستیم که به یک زبان صحبت می کنند و با ارزش های فرهنگی مشترک تعلق داریم. حتی ممکن است عضوی از یک گروه مذهبی باشیم.
همه اینها بر نحوه درک شما از جهان و نحوه حرکت در جهان اطراف تأثیر می گذارد.
پیشینه شما در جوامع با در نظر گرفتن مکان و زمان و تاریخی که در آن متولد شده اید، ارزش ها و دیدگاه های شما را شکل می دهد.
در این جوامع از دانشمندان، دانش میتواند ایجاد، بررسی، بررسی و گسترش یابد.
درک اهمیت جوامع دانا و جایگاه دانا در این جوامع به شما کمک می کند بینشی در مورد چگونگی تکامل دانش بدست آورید. بنابراین اینکه چه کسی داناست باید عمیقاً کالبدشکافی شود.